خلاقیت، فاقد زمان است
خلاقیت متعلق به کسی یا چیزی نیست…. خلاقیت در زمان، به صورت خلق شدن و بیرون آمدن چیزی از دل چیزی دیگر، نمایان میشود… هرقدر خود را بیشتر کسی بدانی و آن ایگو محکمتر باشد، از خلاقیت فاصله میگیری.
خلاقیت، رابطه معکوس با ایگو و “من” دارد، “من”، بزرگترین توهمی است که در مغز انسان شکل میگیرد و سبب چسبیدن به اموری میشود که درحقیقت وجود ندارند، مانند خوبی و بدی؛ خوبی و بدی، بدون ایگو و “من”، فاقد معنا هستند، ادیان و مکاتبی که پیوسته در حال بزک کردن ایگو و “من” هستند همواره شما و توهمِ “من” را عمیق و عمیقتر میکنند و شما را در چرخه زندگی نگاه می دارند.
خلاقیت، پویا است، بینهایت است، برخی آن را خدا خطاب میکنند، اما نمیدانند گذاردن اسم برچیزی، آن را مرده و بیحرکت میکند، تبدیل به بت میکند.
بینهایت، ورای زمان است، در زمان، بصورت جستجو و نرسیدن به هیچ چیز، خود را نشان میدهد، در حالی که فاقد خود و “من” است، شکفتن است، شکفتن از دل یکدیگر، همواره چیزی از دل چیزی دیگر می شکفد، متولد میشود، زاده میشود، در زمان همواره چیزی زاده میشود، آن چیز متعلق به هیچ کس یا هیچ چیز نیست، “من” یا ایگو شکل میگیرد تا صاحبِ جعلیِ آن باشد.
خلاقیت در انحصار کسی یا چیزی نیست، تنها زمانیکه از ایگو فاصله بگیری، میدان بیشتری بدست میآورد و خود را به نمایش می گذارد، مانند انواع آثار هنری و… که هرگز غبار زمان بر آنها نمینشیند، زیرا متعلق به زمان نیستند.
پویایی، زنده بودن، بینهایت، خلاقیت و… همگی یکسان هستند، نمی توان نامی روی آن گذاشت، زیرا نام، پویایی و زنده بودن را می کشد، حتی خود شما نیز که با یک اسم برای همه شناخته شدهاید و برای خود نیز با همین اسم شناخته شدهاید، وجودی پویا و بینهایت هستید و هرلحظه در حال تغییر هستید، اما سیستم عصبی بسیاری از تغییرات و اطلاعات را براساس آنچه توهمِ “من” نامیده میشود، سانسور میکند تا این توهم همچنان استمرار یابد…!
خدا به معنای امری ثابت و مستقل وجود ندارد، اما همه چیز خداگونگی است، پویا و زنده.
چیزی وجود ندارد از دل چیزی دیگر، نشکفته باشد، متولد نشده باشد، لذا میتوان گفت تنها ناچیزی که متولد نشده، “هیچ” است.
“بینهایت” و “هیچ”، چنان بهم گره خورده اند و درهم تنیده اند که میتوان گفت یکسان هستند و “بینهایت” تنها تصویرِ “هیچ” در ذهن است.
پینوشت: پیکاسو: “خلاقیت چیزی است که اگر سعی در تعریفش داشته باشی گویی هیچ چیز از آن نمیدانی”.